نفس كشيدن به سبك تركمن صحرا ٨ – سازمان فرهنگی و سیاسی تورکمنصحرا

سه‌شنبه, 1 جولای, 2025

نفس كشيدن به سبك تركمن صحرا ٨

انگونه كه تاريخ گواه مى دهد جوامع هميشه به جلو و به تعالى و پيشرفت حركت كرده اند فقط سرعت حركت و پيشرفت و قرار گرفتن در مسير پر سنگلاخ يا جاده صاف و ارام بوده كه اين جوامع را ازهم متمايز كرده است و اين جبر تاريخه ولى با جبر قراردادى مورد قبول و يقين ايدئولوژيست هاى كه حركت جوامع را چون پلكانى مى دانند كه جبراً پلكان به پلكان پيموده ميشه و پيمودن دو – سه پليكان را غير محتمل مى دانند و اين كه طبقه بالادست است به هر وسيله اى شده طبقه فرودست را در ابن مسير تعالى استثمار نيز اصلى اجتناب ناپذير قلمداد مى كنند متفاوت و اصلاً همخوانى و قرابت ندارد در اين خصوص جامعه تاتار عليا مثال اورده مى شود و از تبديل جامعه كاملاً سنتى و خود كفا با اتكا به سيستم اقتصادى قناعت به حد اقل ، به جامعه اى نيمه بورژوازى سنتى حريص و غير قانع سخن مى گويم از شصت – هفتاد سال پيش تاتار چه داشت و چه از دست داد و چه نداشت و انرا بدست اورد مى نويسم
مسلم است كه جامعه تاتارعليا در اين خصوص استثناء نيست اين روستا نيز شبيه هزاران روستاى دورو نزديك ايران مى باشد كه كم و بيش اين مسير را پيموده اند و شايد دفعتا بدون درك مراحل فئودالى ، ارباب و رعيتى ، و بعد سرمايه دارى و درك اقتصاد صنعتى تبديل به جامعه اى شده اند كه نسبت به شصت – هفتاد سال پيش همه چيز دارد ولى هويت مشخص نيست نه فيله ، نه منوچهر ، از يك طرف تلويزيون و رسانه گروهى مى خواهد كه او به همان شكلى باشد كه رسانه مى خواهد و از طرف ديگر او صاحب يك فرهنگ و باور و اداب و رسوم مخصوص به خود بوده كه در ژن و رگ و خون او لانه كرده است
بگذريم ، ان موقع ساكنين اين روستا به نحوست به اينكه خيلى چيز ها نحسند اعتقاد داشتند و مى كوشيدند زندگى خود را طورى تنظيم نمايند كه گرفتار اين نحسى خانواده برانداز نشوند در خانه ما مادرم به نحسى عدد هشت ، اعتقاد عجيبى داشت در روز هشتم ما نه حق مسافرت داشتيم نه لباس نو مى پوشيديم و نه كار نوئى را شروع مى كرديم تا مى خواستيم خربزه و يا هندوانه را در گوشه خانه بچينيم مى بايستى هفت تا باشد يا نه تا حق نداشتيم به عدد هشت نزديك شويم علت را مى پرسيدم جواب من چه مى دانم من از عدد هشت زيان ديده ام نمى خواهم شما هم زيان ببنيد
همسايمان روز چهارشنبه را روز نحس مى شمرد و ان يك همسايمان ماه صفر را ،در مراسم چون عروسى و نامزدى و ديگر روزهاى مبارك زنان روستا خيلى خيلى مواظب بودند كه ان روز مصادف با روز شوم نشود مى گفتند در راه شمال يا طرف جنوب ستاره ( منظور ستاره ) شوم وجود داره و اين نحس شمردن مختص روز و ايام نبود خانواده هاى هم بودند كه حيوانات مثل سگ و گربه يا توله و تازى را هم مشؤوم مى دانستند و اين باور ها با گذر زمان رفته رفته كمرنگ و كمرنگ شده و نزد نسل كنونى تركمن صحرا تقريبا باورى ناشناخته بشمار مى رود

عبدالغفار جمال زاده

About The Author

امید بایندری هستم، کنشگر حقوق تورکمن

Related posts